مسجد و نماز جماعت تعطیل است اما خدا را شکر بازار فروش رونق دارد

مقدمه

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
.
مصلایی به شهر اصفهان است
که در آن دین و ایمان در امان است
چرا؟ چون از ازل از روی رازی
نمی خواند کسی در آن نمازی
مرا در خاطراتم تا به یاد است
مسیر این مصلی انسداد است
ولی اطراف آن بازار شیک است
که طرح و نقشه از افراد نیک است
مصلی را بنازم گشته بازار
برای مردمان خوب و دیندار
که مردم را یقین جنس و لوازم
برای زندگانی بوده لازم
ولی چون این عبادت های ملت
ندارد منفعت از بهر دولت
لذا دور مصلی گشته بازار
که باشد این طریق منفعت بار
بناهای مصلی نیمه کار است
که دین تنها به الفاظ و شعار است
بنازم جمعه با شأن نزولش
که امشب گوئیا خواند رسولش....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

پی نوشت

از آغاز بنای مصلای اصفهان حدود سی سال می گذرد، ملیاردها تومان هزینه شده اما بی ثمر. در عوض بازاری که در زمین این مصلی احداث شده در کمترین زمان ممکن به بهره برداری رسیده است....

این نشان می دهد رسیدگی به مایحتاج مردم از نماز جمعه و جماعت مهمتر است و قطعا درآمدش هم بیشتر ....

راستی اگر قرار نبود مصلای اصفهان تمام شود پس چرا ملیاردها تومان پول بیت المال هزینه شد بلا استفاده؟....

حال بماند که چه میزان پول و اعتبار از این مردم برای ساخت مناره های عظیم و به درد نخور آن هزینه شده و....

ماجرای عدم اتمام بنای مصلای اصفهان و ساخت بازاری در مجاورت آن آدمی را به یاد سوره ی مبارکه ی جمعه وشان نزول آن می اندازد......

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.

نظر توسط محمد چاکرالحسینی

باسلام
در این شعر نظری ندارم
وقضاوت باشما است