حسادت ؛ آتشی است که ابتدا حسود را می سوزاند و سپس دامنگیر دیگران می شود **
مقدمه
این حکایت منظوم پیرامون آفت ویران کننده ی حسادت بوده و در خلال آن ماجرایی شبیه به ضرب المثل نه گاو را برای خود میخواهد نه بز را برای همسایه بیان شده است
واقعییت این است که حسد در بین جوامع بشری از زمان هابیل و قابیل تا به امروز بیداد کرده و متاسفانه همواره در جامعه ی جهانی بلای جان انسانها بوده است
اما حقیقت امر این است که اگر انسان به اساس خلقت و به خالق هستی نظر داشته باشد دلیلی برای حسادت وجود نخواهد داشت
بنده اگر بدانم که هر کس به چیزی رسیده و یا موفقیتی را کسب کرده است در درجه ی اول خواست و مشیت خداوند بوده و ثانیا اگر بدانم که موفقیت هر کس به نوعی به نفع بنده نیز خواهد بود دیگر حسد نخواهم ورزید
برای مثال ادیسون بعنوان مخترع لامپ و گراهام بل مخترع تلفن دو انسان موفق بوده اند اما همواره ملیاردها انسان از موفقیت ایشان استفاده کرده و می کنند
لامپی که ادیسون اختراع کرد سبب روشن شدن خانه ی ملیاردها انسان شده و می شود و تلفنی که گراهام بل اختراع نمود باعث سهولت در ارتباطات و مسبب راحتی زندگی برای عموم مردم و باعث رشد جامعه ی انسانی بوده و هر روز ملیاردها نفر از این موفقیت ها بهرمند می شوند.
و بر عکس هر ناکامی و عدم موفقیتی که در طول تاریخ برای هر انسانی پیش آمده و می آید همه ی مردم به نوعی به واسطه ی آن زیان کرده اند.
اما موضوع مهم دیگری که باید در نظر داشت این است آتش حسادت در درجه ی اول خود حسود را می سوزاند و البته احتمالا دیگران را هم متضرر خواهد ساخت.
حال اگر با این دید واقعی و این طرز تفکر صحیح به دیگران نگاه کنیم آیا دیگر دلیلی برای حسادت وجود خواهد داشت؟
دیدگاه و پیام شما
نظر توسط با عرض سلام
نظر توسط
بله بی عیب خداست
اما به هر حال آقای سقاییان نژاد در مقایسه با آقای بختیاری که در ِآن زمان استاندتر شد خیلی بهتر بود
سلامت باشید ان شاءالله