دو قصیده یکی حماقت نامه از زبان حامیان روحانی و دیگری مصیبت نامه ای از زبان شما هم وطن عزیز **
مقدمه
به مناسبت انتخاب مجدد آقای روحانی و در آستانه ی ایام تنفیذ حکم ریاست جمهوری به ایشان بنده از زبان حامیان فهیم و ایران دوست آقای روحانی به سبک شعرای قدیم که مثلا وقتی نیمی از ایران طی یک معاهده از دست می رفت شعرای پاچه خوار ضمن ادای سرسلامتی اشعاری در مدح پادشاهان نالایق قاجاری می سرودند قصیده ای سروده ام که خدمت روحانی ؛ اعضای کابینه و همه ی هوادارانش و همچنین به مردم ساده لوحی که فریب روحانی را خورده و به او رای دادند تقدیم می کنم
11 مرداد 1396
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
هر جا که بدیدی همه مردم هستند
دنبال کسی به مطلبی هم دستند
بر بودن حق میان آنان شک کن
شاید به شعار و وعده ای خوش مستند
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آخرین تغییرات:
توسطحسین مفیدی فر
نسخه چاپی شعر
اکثریت برای روحانی
جان ببازد به پای روحانی
بنده اما در این فضا دارم
با چرندم هوای روحانی
پس سخن گویم این زمان جای
حامیان بلای روحانی:
چون نفهمم نتیجه ی برجام
قانعم با نوای روحانی
بوده این علم و معرفت تنها
منحصر در فضای روحانی
چشم خود بسته ام در این دنیا
چون گرفتم عبای روحانی
هر کجا می رود پی اش باشیم
با صدای بیای روحانی
به چه کار آیدت در ایران عقل
تا که باشد ندای روحانی؟
هر چه او می کند همان نیکوست
کس نگیرد خطای روحانی
همچنان گرچه بند تحریمیم
دلخوشم با صدای روحانی
به کسی چه رکود و بیکاری
با وجود رجای روحانی؟
ای بنازم امید و تدبیری
که شده کیمیای روحانی
ملتی را چه خوش نماید رنگ
ذره ای از حنای روحانی
اسوه ی عمروعاص و شیطان بود
از ازل حربه های روحانی
حق ما مردمان نادان است
اژدها با نمای روحانی
کاخ شاهان به همت مردم
گشته دولتسرای روحانی
در عوض سهم قشر محرومان
گشته جور و جفای روحانی
گور بابای مردم بدبخت
زنده باد آشنای روحانی
زنده بادا برادر و اقوام
با زن و بچه های روحانی
مدتی جانشین سرخاب است
ریش عنبر نسای روحانی
این زمان دشمن مصدق هست
همدم و همگرای روحانی
امریکا قبله گاه حاجات است
در نماز و دعای روحانی
غافل از اینکه یک زمان گردد
باعث انزوای روحانی
کمتر از پادشاه قاجاری
چون نباشد بهای روحانی ؛
پس وطن را اگر به دشمن داد
همچنان گو ثنای روحانی
به درک گر فنا شود کشور
در ازای بقای روحانی
نه فقط هسته ای فدایش باد
کل ایران فدای روحانی
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
سروده شده در روز یازدهم مرداد ماه 1396
به مناسبت دومین فریب اکثریت مردم و انتخاب مجدد روحانی
و من الله توفیق
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
و اما یک رباعی ناقابل از زبان امت فهیم و قهرمان ایران که پس از هفت هشت سال تازه فهمیدند که عمروعاص زمان یعنی جناب آقای روحانی چه کلاه گشادی سرشان گذاشته است
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
ما مدعیان حق شناسی بودیم
دنبال تحول اساسی بودیم
با اینهمه شد رئیس ما روحانی
از بس متخصص سیاسی بودیم
۲۱ بهمن ۱۳۹۹
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آنکه نامش نماد ویرانی است
او دقیقا جناب روحانی است
از چنین کس که طالع اش نحس است
صد بلا بر حیات انسانی است
ملتی پیش پای این نادان
این زمان جاهلانه قربانی است
لعن و نفرین به هر که رای اش بود
این مصیبت که بدترین جانی است
در دیاری که نخبگان در آن
هر یکی مثل گنج پنهانی است
یک نفر ناتوان و بی تدبیر
از چه رو بر سریر دیوانی است؟
آخر او را چه نسبتی باشد
با ریاست که شان سلطانی است؟
بر چنین مسندی عجب باشد
آنکه در سطح یک دبستانی است
بهر این بیسواد و بی تدبیر
بهترین حرفه شغل چوپانی است
یک نفر هم به طعنه با من گفت
او شبان بهر قوم ایرانی است
من چه گویم جواب این توهین؟
از چنین طعنه دیده بارانی است
ملتی ساده دل به او از جهل
در فضایی که سرد و طوفانی است ؛
داده سکان کشتی خود را
انتخابی که اوج نادانی است
کس نفهمد ولی خودش داند
مجری طرح انگلستانی است
خنده هایش به ریش ما هر روز
طعنه هایی به جهل میدانی است
آنچه بینم در این زمان از او
عمروعاصی خبیث و شیطانی است
هم فریدون نموده او بدنام
هم فنا ساز شان روحانی است
تا قیامت بر او بماند این
مهر ننگی که روی پیشانی است
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
سروده ی ۲۸ فروردین ۱۳۹۹
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
دیدگاه و پیام شما