فروزنده تر از خورشید '

مقدمه

آخرین تغییرات:
توسط
نسخه چاپی شعر
تابنده تر  از خورشید
تابنده چنان روی تو خورشید جهان نیست
زیبنده تر از روی تو در باغ جنان نیست
خورشید فروزان که پر از نور و انرژی است
در پیش رخت شمع ضعیفی به گمان نیست
چون عطر و شمیمی که از آن زلف تو آید
از برگ گل و ادکلنی در فوران نیست
اما گل زیبای من ای زینت بستان
از بلبل خود بین غم و دردی که عیان نیست
از بی کسی و درد فراوان چه بگویم
بنگر کسی از این غم و دردم نگران نیست
من بی تو بسوزم به شب تار جدایی
باز آ و بیا چونکه دگر تاب و توان نیست
بی گرمی دست تو در این سوز خزانی
بر هستی عاشق به جز از جور و زیان نیست
در شام سیاهی که پر از درد و تباهی است
دور از تو یقین مملکتی امن و امان نیست
از جان امید این خطر و شعله بگردان
ای آنکه تو را غیر صفا نام و نشان نیست
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

پی نوشت

دیدگاه و پیام شما

از اینکه دیدگاه خود را به اشتراک می‌گذارید، سپاسگزاریم.

نظر توسط کیوانپور

بسیار عالی

نظر توسط حسین مفیدی‌فر

سلام بر شما
ممنونم از اظهار لطف تان
موفق باشید
ان شاالله
کیوانپور بسیار عالی

نظر توسط محمد چاکرالحسینی

باسلام
از بی کسی ودرد فراوان چه بگویم
خیلی عالی،،
انشالله بیاید وغم ودرد بزداید بزودی

نظر توسط علی

درود بر شما حضرت استاد

نظر توسط

سلام بر شما هموطن عزیز و بزرگوار

ممنونم از لطف حضرتعالی و ابراز محبت تان
سلامت باشید ان شاءالله
علی درود بر شما حضرت استاد