مسابقات ورزشی چه سودی برای تماشاگران دارد؟
مقدمه
آخرین تغییرات:
توسطحسین مفیدی فر
نسخه چاپی شعر

ای هموطنان بی قرارم
از دست شما گلایه دارم
هر روز و شبی به نام ورزش
علافی تان بگشته ارزش
من در عجبم چگونه بازی
گردیده دلیل سرفرازی؟
جدّی بگرفته ای تو بازی
جدّی بگرفته ای تو بازی
بازی که نماد غفلت ماست
در رتبه به جایگاه بالاست
اما خبری به یک علامت
جایی نرسیده از قیامت
در دید تو فکر من قدیمی است
از قافله مانده مثل من نیست
اما گُل من که گفته ورزش
فی نفسه نبوده خوب و ارزش
خواهم که تو واکُنی دو چشمت
بر من نزنی تو نیش خَشمت
علافی تو مسابقات است
شیرین تر و خوشتر از نبات است
گر روز و شبت همیشه این بود
هرگز نرسد تو را از آن سود
از بهر که می زنی چنین دست؟
دیوانه شدی و یا شدی مست؟!
آن کس که شوی بر او تو خندان
از پول تو می خورد فسنجان!
گر کار تو بهر او کباب است
آن بو که تو می کِشی سراب است
مفتی کنی از شعار و این جیغ
کالای غریبه را تو تبلیغ!
تیمت به شبی اگر ببازد
این غم دل و جان چنان گدازد،
طوری که از آن مرض بگیری
گاهی تو از این غمت بمیری
از فرط غضب زنی گِل و خار
بر کَلّه ی آن یکی هوادار
تیم ات ببرد اگر به جایی
خیری نرسد به جز بلایی؛
طوری که از آن یکی هوادار
بر کَلّه خورد چماق آزار
این رنگ قشنگ سرخ و آبی
گردیده سبب که خوش بخوابی
این نقشه بُوَد از آن جهان خوار
تا مال تو را چنین کند بار
مردم به جهان نموده سرگرم
بالش بنهاده زیر سر نرم
هی می بردت برای بازی
حتّی بنوازدت به نازی
بر آبی و قرمزت نشاند
لالایی بچگانه خواند
تا بلکه تو هم شَوی چنین خواب
تا از تو برد اثاث و اسباب.....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
دیدگاه و پیام شما
نظر توسط محمد چاکرالحسینی
لب مریزاد خیلی بجا گفتی
بآنها که میخورند نان مفتی
مستدام باشی
نظر توسط Mofidifar Admin
ممنونم از نظر لطف حضرتعالی
سلامت باشید ان شاءالله
نظر توسط محمد چاکرالحسینی
پدرت در بهشت حرف دلم را با شعر عرض کردی ممنونم سر فراز زنده باشی
نظر توسط Mofidifar Admin
ممنونم از حسن نظر حضرتعالی
سلامت باشید ان شاءالله